درد دل يک عاشق با قطرات باران
من هنوز چيزي نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقيشم بگم ميبيني گريه هات کلي حروم شد
من که آسمون نبودم اما عشق تو يه ماهه
سرزنش نکن دلم رو بخدا اون بيگناهه
باز که ابري شد نگاهت بغضتم واسم عزيزه
اما اشکاتو نگه دار نذار اينجوري بريزه
حال من خيلي عجيبه دوست دارم پيشم بشيني
من نگاهت بکنم تا تو چشام عشقو ببيني تو چشام عشقو ببيني
بدجوري ديوونتم من فکر نکن اين اعتراضه
هميشه نبودن تو کرده اين دلو کلافه
ميدونم فرقي نداره واست عاشق بودن من
ميدونم واست يکي شد بودن و نبودن من
اولش گفتم يه حسه يا يه احترام ساده
اما بعد ديدم يه عشقه حد و اندازش زياده
بيا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن
من بدون تو ميميرم بيا و بهم کمک کن
من هنوز چيزي نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقيشم بگم ميبيني گريه هات کلي حروم شد
من که آسمون نبودم اما عشق تو يه ماهه
سرزنش نکن دلم رو بخدا اون بيگناهه
نظرات شما عزیزان:
afsane 
ساعت14:12---30 شهريور 1390
salam webe aqashangi dari kho6hal mi6am be manam sar bezani va age dos dashto bia tabadole link konim l3ye ta hi
|